عشق قمار

پارت ۱۸

ویو کوک
دکتر سرش پایین بود سرش رو آورد بالا
کوک :همسرم چطوره (نگران)
دکی :حالشون خوبه و الان بچه هارو از اتاق میارن بیرون (لبخند)
من(فک کردین میگم مرده نه دوستان هنو زوده)
کوک:میتونم ببینمشون
دکی :همسرتون تو بخش هست هنوز نه ولی میتونم اون دوقلو های شیطون رو ببینین
کوک:واییی خدای من الان بابا شدم(لبخند)
ته: چقد خوشگلن
کوک :بچه های منن دیگه وای پسرم رو چشماش رنگ سبزه (ذوق)(الان‌میگن بچه چند ساعته چجوری چشماش بازه ولی برای کره ای باز میشه😁)
پ.ر: آقای جئون همسرتون بهوش اومدن
کوک:بچه ها رو تو دستگاه گذاشته بودن رفتم پیش گلوریا خیلی بی حال بود شکم باد کردش کلا خالی شده بود
گلوریا :کوک...بچ(اروم)
کوک:اونا تو دستگاهن(لبخند)
گلوریا حا..لشون..خوبه(اروم )
کوک:اره(لبخند)
گلوریا:خیلی خوشحاام(گریه)
کوک:اونا سالمن دیگه گریه نکن
گلوریا:سرش رو تکون میده
کوک :تا حالا به اسماشون فک کردی
گلوریا :آره دخترم سوفی پسرمون سوریون
کوک :خیلی قشنگن

ویو ۳ ماه بعد
دیدگاه ها (۴)

عشق قمار

عشق قمار

عشق قمار

معرفی میکنم

پسر کوچولوی من پارت : ۷ که دیدم همه وسط خیابون یجامع شدن...ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط